7 راز برای تربیت کودکی شاد
7 راز برای تربیت کودکی شاد
شما نمی توانید کودکتان را در یک حباب بزرگ کنید تا هیچ غم و اندوهی را تجربه نکند ولی او را انسانی شاد بار بیاورید.
چه چیزی کودک را شاد می کند؟
همه ما چیزهای یکسانی را برای کودکمان میخواهیم. میخواهیم که آنها بزرگ شوند، عشق بورزند و مورد محبت قرار گیرند، آرزوهایشان را دنبال کنند و به موفقیت برسند. همه ما میخواهیم که کودکانمان خوشبخت شوند. اما چه مقدار از خوشبختی آنها در دستان ما قرار دارد؟
تجربهٔ یک مادر:
«پسرم جیک (Jake) که اکنون ۷ سال دارد، از همان آغاز تولد، بچه نسبتاً بداخلاقی بود، اما دختر ۵ سالهام سوفی همیشه خوشرو است. جیک همیشه با بداخلاقی از خواب بیدار میشود، اما سوفی همیشه بعد از برخواستن از خواب، با لبخند سلام میدهد.»
بخشی از خلق و خوی کودکان آشکارا به ژن آنها باز میگردد. ولی این مساله بدان معنی نیست که خوشبختی نهایی آنها از پیش تعیین شده باشد. دکتر باب موری، نویسندهٔ کتاب تربیت کودکی خوشبین: طرحی اثبات شده برای رفع افسردگی کودکان تا آخر عمر، اطمینان میدهد که: «شاید افسردگی یک گرایش ژنتیکی باشد، اما ژنهای ما انعطاف پذیرند و میتوانند بسته به محیط فعال یا غیر فعال شوند.» تحقیقات به روشنی نشان میدهند که کودکان شاد و خوش صرفنظر از ساختار ژنتیکی، محصول خانه و خانوادهای شاد و خوش بین هستند. شما برای فراهم نمودن خانهای شاد که کودکی شاد در آن تربیت یابد، چه کار میتوانید انجام دهید؟ ۷ روش که ظرفیت کودکتان را در تجربهٔ شادی افزایش میدهد، در زیر بخوانید.
1. ایجاد رابطه
مطمئنترین راه برای سلامت عاطفی پایدار کودکتان این است که در او حس رابطه – با شما، سایر اعضای خانواده، دوستان، همسایگان، پرستاران و حتی با حیوانات خانگی – ایجاد کنید. روانپزشک اطفال دکتر هالول به مطالعات طولانی مدت سلامت ملی جوانان، شامل ۹۰۰۰۰ نوجوان، اشاره میکند که در آنها احساس رابطه – احساس مورد محبت، درک و مورد تایید قرار گرفتن – بزرگترین محافظ علیه آشفتگی عاطفی، فکر خودکشی و رفتارهای خطرناک مانند کشیدن سیگار و مواد مخدر و نوشیدن مشروبات الکلی است.
خوشبختانه ما میتوانیم رابطهٔ اصلی و مهم خود با کودکمان را خیلی ساده با ارائه آنچه که دکتر هالول آن را «عشقی بیپایان» مینامد، محکم کنیم. وی میگوید: «اگر کودک کسی را داشته باشد که به او بدون هیچ قید و شرطی عشق بورزد، بهترین چیزی است که او را برای همیشه در مقابل رنج عاطفی واکسینه خواهد کرد. داشتن عشق قلبی به فرزند کافی نیست. کودکتان باید آن را احساس کند.» تا جایی که میتوانید او را در آغوش بگیرید، به گریههای او با همدلی واکنش نشان دهید. برای او داستان بخوانید، با هم غذا بخورید و با هم بخندید.
دکتر کریستین کارتر، روانشناس و مدیر اجرایی دانشگاه کالیفرنیا در مرکز علوم اصلی برکلی - سازمانی که روی درک علمی خوشبختی تحقیق میکند - میگوید: «برای کودکتان فرصتهایی را ایجاد کنید تا بتواند با دیگران روابط دوستانه برقرار کند. نتایج تحقیقات ۵۰ سالهٔ ما حاکی از آن است که روابط اجتماعی یکی از مهمترین عوامل شادی و سعادت هستند و فقط کیفیت روابط مهم نیست، بلکه کمیت آن نیز مهم است. هر چه کودک شما روابط بیشتری با دیگران برقرار کند، برای او بهتر خواهد بود.»
2. سعی نکنید که کودکتان راخوشحال کنید
شاید غیر منطقی به نظر برسد، اما شاید بهترین کاری که برای شادی و خوشبختی دراز مدت کودکتان میتوانید انجام دهید، این است که سعی نکنید او را برای مدت کوتاهی شاد کنید. بانی هریس، بنیانگذار موسسهٔ تربیت غریزی کودکان (Core Parenting) در پترزبورگ و نویسنده کتاب وقتی کودکتان پا روی جای حساسی میگذارد، چه کاری از دست شما ساخته است، میگوید: «اگر کودکانمان را در یک حباب قرار دهیم و هر چه را که میخواهند در اختیارشان بگذاریم، با چنین انتظاری بزرگ میشوند. در صورتی که دنیای واقعی این گونه با او رفتار نمیکند.»
هریس میگوید: «برای جلوگیری از ناز و نوازش بیش از حد کودکتان، بدانید که شما مسئول شاد بودن او نیستید. والدینی که احساس میکنند مسئول عواطف کودکشان هستند، به ندرت به آنها اجازه میدهند که عصبانیت، ناراحتی و ناامیدی را تجربه کنند. ما به سرعت سراغ چیزی میرویم که فکر میکنیم لبخندی بر لبان او خواهد نشاند یا ناراحتی او را حل خواهد کرد. متاسفانه، کودکانی که هرگز نحوهٔ رویارویی با عواطف منفی را یاد نمیگیرند، وقتی به سن نوجوانی و بزرگسالی میرسند، شکست عاطفی بیشتر آنها را تهدید خواهد کرد.»
همین که بپذیرید که شما نمیتوانید در او احساس شادی ایجاد کنید (یا هر حالت عاطفی دیگر)، کمتر به حل مشکلات احساسی او متمایل خواهید شد و به احتمال زیاد خودتان را کنار خواهید کشید تا به او اجازه بدهید مهارتهای مقابله با استرس را کسب کند و در مقابل موانع اجتناب ناپذیر زندگی انعطاف پذیری داشته باشد.
3. شادی خود را پرورش دهید
هر چند کنترل شادی کودکمان در دست ما نیست، اما ما مسئول شادی خودمان هستیم. خلق و خوی ما مهم است، زیرا کودکان همه چیز را از ما میآموزند. والدین شاد به احتمال زیاد کودکانی شاد خواهند داشت. در حالی که احتمال ابتلا به افسردگی در فرزندان والدین افسرده، دو برابر میزان میانگین است. در نتیجه یکی از بهترین چیزهایی که برای سلامت عاطفی کودکتان میتوانید انجام دهید، این است که به سلامت عاطفی خودتان توجه کنید؛ ساعتی را برای استراحت، تمدد اعصاب و شاید مهمتر از همه برای ایجاد روابط عاشقانه کنار بگذارید. رابطهٔ خود را با همسرتان تقویت کنید. موری (Muray) میگوید: «اگر پدر و مادرها روابط واقعاً خوبی با هم داشته باشند، در پی آن کودکان شادی نیز خواهند داشت.»
4. کار خوب او را تحسین کنید
مطالعات، همواره عزت نفس و شادی را به هم مرتبط میدانند. کودکان ما نمیتوانند یکی از این دو را بدون وجود دیگری داشته باشند. این چیزی است که ما بطور شهودی میدانیم و بسیاری از ما را به مشوقانی پر شور تبدیل میکند. کودکمان ورق را خط خطی میکند و ما او را پیکاسو میخوانیم، یک گل میزند و او را دیوید بکهام آینده مینامیم؛ اما این نوع تعریف و تمجیدها ممکن است نتیجه عکس داشته باشند.
اگر کودک فقط ستایش و تحسین از سوی شما دریافت کند، تصور خواهد کرد که باید حتما به موفقیت برسد تا مورد تایید شما قرار گیرد. از این میترسد که اگر شکست بخورد، دیگر مورد تایید شما نخواهد بود و دوستش نخواهید داشت. تعریف و تمجید از ویژگیهای خاصی مانند هوش، زیبایی و خوش اندامی نیز ممکن است در آینده اعتماد به نفس کودک را از بین ببرد. (اگر با این باور بزرگ شود که ارزش او به خاطر این گونه از ویژگیهایش است).
بطور مثال اگر کودکتان را تنها به خاطر زیباییاش تحسین کنید، وقتی بزرگ شود و زیباییاش را از دست بدهد چه اتفاقی میافتد؟ چقدر باید به ظاهرش برسد تا احساس ارزش کند؟ تحقیقات نشان میدهند که کودکانی که فقط به خاطر هوش خود تحسین میشوند، راجع به هوش خود حساس میشوند و از این میترسند که مبادا با شکست در موضوعی، در نظر دیگران دارای هوش کمتر و در نتیجه ارزش کمتری شوند.
اما پادزهر آن این نیست که دست از تعریف و تمجید بردارید، بلکه باید آن را هدایت کنید. تلاش او را تحسین کنید، نه نتیجه کارش را. خلاقیت، سخت کوشی و پشتکار او را که منجر به موفقیت میشوند، تحسین کنید، نه خود موفقیت را.
کارتر معتقد است که هدف باید «ذهنیت پیشرفت» کودکتان باشد. این باور را در او پرورش دهید که انسانها با تمرین و تلاش به نتیجه میرسند، نه با استعدادشان. او میگوید: «کودکانی که برچسب هوش ذاتی را به یدک میکشند، احساس میکنند که همواره باید خودشان را ثابت کنند.» در حالی که مطالعات نشان میدهند کودکانی که دارای «ذهنیت پیشرفت» هستند، بهتر عمل میکنند و بیشتر از کارهایشان لذت میبرند، زیرا نگران این نیستند که اگر شکست بخورند، دیگران چه فکری راجع به آنها خواهند کرد. خوشبختانه تحقیقات نشان میدهند که با یک جمله تحسین آمیز ساده مانند: «کاری که انجام دادی واقعاً عالی بود، حتماً خیلی زحمت کشیدهای.» میتوان ذهنیت پیشرفت را به او القا کرد. بنابراین ما نمیگوییم که آنها را تحسین نکنید، بلکه میخواهیم به چیزی که تحت کنترل کودکتان است، توجه کنید.
5. به او اجازه بدهید تا پیروزی و شکست را تجربه کند
البته اگر واقعاً میخواهید عزت نفس کودکتان را تقویت کنید، کمتر به تعریف توجه کنید و بیشتر به فراهم نمودن فرصتهای فراوان جهت آموزش مهارتهای جدید تمرکز کنید. دکتر هالول میگوید: «مهارت و نه تعریف و تمجید، سازندهٔ حقیقی عزت نفس او هستند.» خوشبختانه تقریباً هر کاری که کودکان زیر ۴ سال انجام میدهند، فرصتی برای کسب مهارت است، چون همه چیز برایشان تازگی دارد. مانند: سینه خیزرفتن، راه رفتن، غذا خوردن، لباس پوشیدن، استفاده از توالت و راندن سه چرخه. وظیفهٔ ما این است که کنار بایستیم و به کودکانمان اجازه بدهیم خودشان کاری را که میتوانند انجام دهند. بزرگترین اشتباه والدین خوب این است که بیش از حد وسایل مورد نیاز کودکانشان را فراهم میکنند.
با اینکه سخت است که بنشینیم و زحمت و تقلای فرزندانمان را تماشا کنیم، اما تا به آنها اجازهٔ تجربهٔ شکست را ندهیم، هرگز هیجان یافتن مهارت در چیزی را تجربه نخواهند کرد. خیلی کم اتفاق میافتد که کودک با یک بار امتحان کردن کاری، مهارت کافی را به دست آورد. کودکان از طریق تمرین به مهارت میرسند و از طریق تجربه پی در پی مهارت، در آنها حس توانایی ایجاد میشود. این حس توانایی آنها را با خوش بینی و رغبت بیشتر به سوی تلاشهای بعدی سوق میدهد که عاملی برای زندگی شاد میباشد.
6. مسئولیتهای واقعی را به او واگذار کنید
موری میگوید: «شادی تا حد زیادی به این بستگی دارد که ما احساس کنیم کاری که انجام میدهیم، اهمیت دارد و برای دیگران با ارزش است. بدون این احساس، ما هراس داریم که از گروه طرد شویم. تحقیقات نشان میدهند که مسئلهای که انسانها بیش از هر چیزی از آن میترسند، طرد شدن از سوی دیگران است.»
به عبارت دیگر، انسانها نیاز ذاتی دارند که مورد نیاز قرار گیرند. بنابراین هر چه بیشتر بتوانید به کودکتان از همان سالهای اول بفهمانید که کمک او سهم منحصر به فردی در خانواده را ایفا میکند، بیشتر احساس عزت نفس خواهد کرد و شادی او نیز از انجام آن کار بیشتر خواهد شد. حتی کودکان ۳ ساله میتوانند نقشهایی را در خانواده ایفا کنند. مثل پر کردن ظرف غذای گربه یا چیدن دستمال سفره روی میز شام. در صورت امکان با توجه به توانایی او در خانه، مسئولیتی به او بدهید. به عنوان مثال، اگر کوچولویتان کار چیدن وسایل را دوست دارد، کار چیدن قاشق و چنگال را به او واگذار کنید. اگر اهل مواظبت و نگهداری از کسی است، بگذارید تا هنگامی که شما شام را آماده میکنید، از خواهر کوچکش مواظبت کند و او را سرگرم کند. اگر کمک او به خانواده را تصدیق کنید، حس ارتباط و اعتماد به نفس او – دو پیششرط لازمهٔ سعادت و شادی پایدار – افزایش مییابد.
7. عادت حقشناسی را در او ایجاد کنید
مطالعات در خصوص شادی و خوشبختی، همواره احساس سپاسگذاری را با سلامت عاطفی کودک مرتبط میدانند. تحقیقات دانشگاه کالیفورنیا، دیویس و دانشگاههای دیگر نشان میدهند افرادی که دارای دفترچه یادداشت روزانه و یا هفتگی سپاسگذاری هستند، به طور کلی حس بهتری نسبت به زندگیشان دارند. شاید داشتن دفترچه یادداشت برای کودک کاری نامعقول باشد، اما یک راه پرورش حس سپاسگذاری در او این است که هر روز (به عنوان مثال قبل یا بعد از غذا خوردن) از هر یک از اعضای خانواده بخواهید که با صدای بلند چیزی را که سپاسگزار آن است، بر زبان بیاورد. مهمتر از همه اینکه، این کار را جزء مراسم منظم خود قرار دهید. این عادت، انواع احساسات مثبت را در او ایجاد میکند و واقعاً میتواند به شادی ماندگار او کمک کند.