رادینرادین، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

@@ fun kids club @@

عروسک قشنگ من (شعر)

عروسک قشنگ من     عروسک قشنگ من قرمز پوشيده تو تخت خواب مخمل آبيش خوابيده يه روز مامان رفته بازار اونو خريده  قشنگ تر از عروسکم هيچ کس نديده عروسک من  چشماتو باز کن  وقتي که شب شد  اون وقت لالا کن بيا بريم توي حياط با من بازي کن توپ بازي و شن بازي و طناب بازي  کن.   سایت:کودکانه ...
17 فروردين 1392

سفره شام (شعر)

سفره ي شام     شش دانه قاشق شش دانه بشقاب نان و نمكدان يك كاسه ي آب ديگي پر از آش يك شام ساده در دور سفره يك خانواده با مهرباني با هم نشستند در سينه شادي بر چهره لبخند گفتند اول نام خدا را خوردند با هم نان و غذا را يك سفره ي خوب يك شام دلخواه بعد از غذا هم الحمدلله       مصطفی رحماندوست  سایت کودکانه       ...
17 فروردين 1392

کار کردن عار نیست

کار کردن عار نیست   آن یکی کارگر است آن یکی چوپان است آن یکی دفتردار آن یکی دربان است   آن یکی می بافد فرش پرنقش و نگار   دیگری می دوزد پیرهن با شلوار   آن یکی هست پزشک کار او درمان است آن یکی هم افسر دیگری سروان است   آن یکی رفتگر است دیگری هست وزیر یک نفر هم نانوا دیگری هست وکیل   یک نفر راننده دیگری هم خلبان آن یکی برزگر است دیگری هم ملوان   آن یکی صنعتگر دیگری کفّاش است آن یکی پیشه ور است دیگری نقّاش است   هرکه  دارد کاری ...
13 فروردين 1392

شعر سیزده بدر

سیزده بدر     سيزده نوروز ميريم به صحرا اونجا مي بينيم گل هاي زيبا رو سبزه ها مي شينيم طبيعت را مي بينيم از اون گل هاي زيبا چندتا دونه مي چينيم به سبزه هاي مهربون آرزوهامون را مي گيم چندتا گره به سبزه ها با لب خندون مي زنيم بيا كنار سبزه ها با هم بخونيم اين دعا: خدا كنه سال جديد براي او براي ما باشه پر از عشق و اميد باشه پر از صلح و صفا ...
13 فروردين 1392

شعر کودکانه عید نوروز

شعر کودکانه عید نوروز     روز های آخر ساله   همه شوق عید و دارن   همه عاشق شدن انگار   همه بی تابه بهارن   رو لب تموم مردم   گل لبخندی نشسته   گلای سرخ و میبینیم   همه جا دسته به دسته   نوبتی هم باشه دیگه ،  نوبت عیده   این روزا هر جا که میری ، صحبت عیده   روزای رنگاو  وا رنگ رو   هرجوری بود گذروندیم   همیشه به عشق نوروز    شعرای تازه میخوندیم   بعد تابستون داغ و ...
19 اسفند 1391

شعر کودکانه عید نوروز و بهار

شعر کودکانه عید نوروز و بهار   آهای آهای خبر دار   چندتا شیرینی بردار   رسیده باز دوباره   فصل قشنگ بهار   تموم شده تابستون   پاییز برگ ریزون   بارون و برف و سرما   تو چله ی زمستون   ببین تو باغ و صحرا   شکوفه ها واشدن   رو شاخه ها دوباره   بلبلا پیدا شدن   عید شده آی عید شده   خبر داده قاصدک   بچه ها آی بچه ها   عید شما مبارک ...
19 اسفند 1391

شعر میوه ها

سيب  وقتي يه سيب قلقلي پيرهن  قرمز مي پوشه دوست داره گوشت و آب شو اين  بخوره، اون بنوشه موز  موز طلايي رو  ببين مال كيه؟ مال منه واي اگه ميمون ببينه از دست من قاپ مي زنه پرتقال  قشنگه پوست پرتقال به رنگ خورشيد مي مونه قطره به قطره چون طلاست آبي كه در  قلب اونه   ليمو  شیرین  ليمو چه شيرين و چه ترش خيلي مفيده هميشه از اين دو ميوه ي پر آب شربت خوب  درست مي شه توت  فرنگي اين چيه؟ توت فرنگيه ميوه ي تابستونيه به چه مفيد و خوشمزه ست ! تو هم بخور ببين چيه ! ...
12 اسفند 1391

بگو كه من چه هستم؟

بگو كه من چه هستم؟   حيواني  خانه  به   دوشم      بگو من چه  هستم؟ دو،شاخك دارم روي سرم       از   همه ترسو ترم رويِ دوشم ، در  همه  جا      صدف مارپيچي دارم هميشه،هر جا كه مي رم      اونو  با خود  مي برم رويِ    سبزه  ها   و   گل      اثرم   رو   مي  ذارم هنگام  ترس كه  مي شه      تويِ   لانه  جا   دارم ملوس    و    بي  ...
12 اسفند 1391

خدا(شعر)

خــدا       كسي به جز بهار كه به فكر غنچه‌ها نيست به جز خداي دانا كسي به فكر ما نيست خدا به سنجاقكا پر قشنگ داده خدا به باغچه‌ها، گل از همه رنگ، داده خدا به غنچه گفته بهار كه شد، بخنده تو گوش باغ، دوباره شعر بخونه پرنده ما غنچه‌هاي باغيم خدا همون بهاره اينكه ورق مي‌خوره كتاب روزگاره... ...
6 اسفند 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به @@ fun kids club @@ می باشد