در چـه سـنـي از چـه چـيـزي مـي تـرسـيـم؟
در چـه سـنـي از چـه چـيـزي مـي تـرسـيـم؟
خانم دکتر! نميدانم چرا پسرم شبها از تاريکي ميترسد؟
دکتر! دختر من هم تازگيها هروقت حرف از حيوانات ميشه، ترس برش ميداره.
بچه?ام منو ديوونه کرده از بس ميترسه از مهد رفتن...
شايد شما هم از جمله والديني باشيد که ترسهاي کودکانتان از نگرانيهاي شما است.
ترس طبيعي، واکنشي است که در موقعيتهايي که براي بيشتر افراد، ترسناک تلقي ميشود، نشان داده ميشود. مثلا ترسيدن هنگام گذشتن از پرتگاهي در ارتفاعات کوهستان يا ترس از صداي مهيب انفجار درآشپزخانه، اما «ترس مرضي» يا «فوبيا» نوع خاصي از ترس افراطي، غيرمنطقي و ناموجه است. اگر فوبيا از يک چيز خاص (مثلا آمپول)، از حيواني خاص (مثل گربه) يا موقعيتي خاص (مثلا پرواز با هواپيما) باشد به آن «فوبياي خاص» و اگر ترس از موقعيتهاي اجتماعي (مثل سخنراني) باشد، به آن «فوبياي اجتماعي» ميگويند. اين تقسيمبنديها را ميتوان براي بزرگسالان به راحتي به کار برد، اما در کودکان به چند دليل، تشخيص ترسهاي طبيعي از فوبيا سخت است زيرا نشانههاي ترس در کودکان با بزرگسالان تفاوت دارد. يعني ممکن است کودک به جاي اينکه مثل بزرگسالان از موقعيتي وحشتزده شود، حالت قهر به خود بگيرد يا خودش را به بزرگسالان بچسباند. حتي ممکن است ترسش را با نشانههاي افسردگي و خشم پنهان کند. ضمن اينکه برخلاف بزرگسالان که ميدانند ترسشان افراطي و غيرمنطقي است، کودکان آنقدر رشد نکردهاند که تفاوت ترسهاي طبيعي و غيرطبيعي را تشخيص دهند.
چه ترسي؟ چه سني؟
بعضي از ترسها براي بعضي از سنين طبيعيتر است اما هيچ ترسي – حتي اگر طبيعي باشد- نبايد طول بکشد. وقتي ترس پديدهاي رشدي تلقي ميشود که در طي زمان کاهش يابد يا نوع آن تغيير کند، همچنين اگر ترسي باعث کاهش عملکرد فرد ميشود، بايد بررسي شود. به عبارت ديگر، طول کشيدن بيش از اين حد، نشانه مشکل است و به توجه يا حتي درمان باليني نياز دارد اما ترسهاي شايع سنين مختلف را ميتوانيم اينطور طبقهبندي کنيم:
از 6 ماهگي تا 2 سالگي
به اين دليل در مورد قبل از 6 ماهگي حرفي نزديم که اصولا بچهها تا 6 ماهگي چندان بين غريبه و خودي تفاوتي قائل نيستند که بخواهند از شيء يا آدمهاي غريبه بترسند، اما بعد از 6 ماهگي ترس از غريبهها و موقعيتهاي ناآشنا، طبيعي است و اگر ترس بيش از حد و خاص باشد، مثلا ترس از صداي جاروبرقي يا ترس از توپها و اسباببازيهاي پشمالو، بهتر است درمان شود زيرا اين ترسها در کودک دروني ميشوند. در اين سنين کودک کنجکاو است و ميخواهد با چشم و دست و دهان، محيط اطرافش را بشناسد. اين ترسهاي غيرطبيعي باعث ميشود ميزان اين کنجکاويها کمتر شود و در نتيجه خلاقيت کودک کاهش يابد. ترس باعث ايجاد مهار رفتاري ميشود و امتحان موقعيتهاي جديد را دشوار و گاهي غيرممکن ميکند.
از 2 تا 4 سالگي
اين سنين درواقع سن شروع ترس از حيوانات است. کودک اين ترس را حتي در بازيها و خوابهايش نشان ميدهد. از 3 سالگي به بعد هم از تاريکي ميترسد. براي کودک، تاريکي يعني تنهايي؛ به اين ترتيب که چه شخص ديگري وجود داشته باشد چه نه، در تاريکي احساس تنهايي ميکند. همانطور که گفتيم اگر اين ترس از حيوانات و تاريکي خيلي شديد باشد، طوري که کودک به کارهاي عادياش نرسد يا بيش از حد (2 سال) طول بکشد، به درمان نياز دارد.
سالهاي پيشدبستاني (3 تا 7 سالگي)
شايد بتوان اين سالها را سالهاي ترس ناميد. ترسهاي اين سنين، بسيار متنوع هستند. کودکان علاوه بر ترس از حيوانها – که در اين سنين بيشتر حيواناتي هستند که ميتوانند به انسان آسيب برسانند مثلا گرگ- ممکن است از عناصر طبيعي مثل رعد و برق، وسايل صنعتي مثل جرثقيل، بيماريها، تنهايي و شخصيتهاي افسانهاي مثل جن يا غول بترسند.