رادینرادین، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

@@ fun kids club @@

مملی به مکتب نمیرفت (شعر کودکانه)

1390/10/18 15:12
889 بازدید
اشتراک گذاری

مملی به مکتب نمیرفت (شعر کودکانه)

 

  


 

تـــــوی دهـــــی اون دور  دورا

یه جـــــــای خـــــوب و با صفا

————————————–

یه پسری بود اسمش حسن

بازی می کرد تو دشت و دمن

————————————–

همه اش ولو تو کــــــــوچه ها

بازی  می کـــرد با بچــــــه ها

————————————–

صبح می خوابید تا ســـاعت ده

چه بچــــــــه ای آه و آه و آه

————————————–

تنبلی می کرد نمی رفت حموم

همه کارش بد و ناتـــــــــموم

————————————–

تــوی خونـــــــــه یا کـــــــنار آب

از صبح تا شب بخور  و بخواب

————————————–

با بچــــه ها دعوا می کــــــــرد

سرو صدا به پا می کــــــرد

————————————–

ننه اش می گفــت : حسنی بیا

کنار ننه ، بنشین همین جا

————————————–

مشقهامو بنویس ، درساتو بخون

این  قدر ، تو کوچه ها نمون

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به @@ fun kids club @@ می باشد