خجالت در کودکان
خجالت در کودکان
دکتر سیما فردوسی
روانشناس
آیا شما هم وقتی بچه بودید، خجالتی بودید؟ بسیاری از بزرگسالان مدعی هستند که در کودکی کاملاً یا تا نسبتی خجالتی بودند؛ اما باید گفت بچههای خجالتی امروز نسبت به بچههای خجالتی قدیم دوران سختتری را پیش رو دارند؛ چرا که خانوادههای آنها درگیری و مشغله بیشتری دارند و به همین علت کمتر میتوانند به بهبود ویژگیهای فردی و اخلاق اجتماعی آنها کمک کنند. از طرفی، بچهها در جامعه شلوغ اما منزوی مدرن کمتر با سایر همسالان خود و بزرگترها ارتباط دارند و همین مسأله منجر به فقدان برقراری رابطه درست با افراد، دوستان و جامعه میشود. خجالت مسأله مهمی است که اگر کنترل و درمان نشود، میتواند تأثیر بدی بر سیستم یادگیری و آموزش کودک بگذارد و عملکرد مناسب در مدرسه، حضور در فعالیتهای گروهی و رشد روابط میان فردیاش را دچار اختلال کند. کودک خجالتی نهتنها قادر به طرح پرسشهای خود نیست، بلکه نمیتواند آنجا که باید تواناییهایش را نشان بدهد. دانشمندان میگویند که روابط اجتماعی بخشی مهم از روند رشد و پیشرفت انسانها هستند که بر تمام مراحل زندگی افراد تأثیر میگذارند؛ بنابراین افراد خجالتی دچار مشکلات عدیدهای خواهند شد که ریشه این احساس در کودکی است و باید این رفتار را از کودکی اصلاح کرد. دکتر فردوسی در این مطلب از زوایای مختلفی مسأله خجالت در کودکان را بررسی میکند.
کودکان و مسألهای به نام خجالت
کودکی که در مواجهه با افراد و شرایط ناآشنا نتواند احساسات خود را به درستی کنترل کند یا دچار اضطراب شود، خجالتی خوانده میشود. چنین کودکانی اگر در موقعیت «نمایشی» باشند؛ یعنی متوجه شوند که در معرض توجه و دید دیگران هستند و باید جلوی دیگران کاری را انجام بدهند، احساس میکنند عصبی شدهاند و چیزی به زور به آنها تحمیل شده است که میتواند از حضور در محیطی تازه تا صحبت کردن با فردی ناآشنا باشد. یک کودک خجالتی به جای آن که در تحرک یا فعالیتی شرکت کند، ترجیح میدهد در کناری بایستد و آن را نظاره کند. البته خجالت شدت متفاوتی در هر کودک و هر موقعیتی دارد. آنهایی که بیش از حد خجالتی هستند، این ویژگی را با خود به بزرگسالیشان میبرند. این وظیفه والدین است که برای رفع خجالت بچهها کاری انجام بدهند و در صورت نیاز و در موارد خاص و حاد به مشاوران و متخصصان مراجعه کنند.
جنبههای مفید خجالت
خجالتی بودن اگر در حد معقول باشد، میتواند در بعضی موارد رفتاری خوب و پرفایده هم باشد. خجالت در محدوده طبیعیاش باعث میشود کودکان رفتاری مبادی آداب داشته باشند، در مدرسه کارهای خود را بهتر انجام دهند و درگیر حواشی نشوند، بدون آن که دچار مشکلی بشوند کارها و رفتاری معقولانه داشته باشند و بر رفتار گوش کردن خود تمرکز بیشتری داشته باشند. مهارت دیداری و شنیداری این کودکان هم نسبت به بچههایی که اصلاً احساس خجالت ندارند و بهاصطلاح پررو هستند، رشد بهتری پیدا میکند.
عوارض خجالت در کودکان
خجالت شدید و دائمی میتواند به طرق مختلف کیفیت زندگی کودک را کاهش بدهد که از جمله آنها باید به موارد زیر اشاره کرد.
کاهش فرصتها برای گسترش، تمرین و تکمیل مهارتهای اجتماعی
دوستان محدودتر و کمتعدادتر
جا ماندن از قافله فعالیتهایی که لازمه آنها ارتباط با سایرین است؛ مانند ورزش، بازی جمعی و موسیقی
افزایش احساس تنهایی، کماهمیت بودن و به تبع آنها، کاهش حس اعتماد به نفس
ناتوانی در رسیدن و استفاده حداکثر از پتانسیلها، تواناییها و استعدادها به علت ترس از مورد قضاوت قرار گرفتن
بالا رفتن سطح اضطراب
درگیری با عوارض اولیه و فیزیکی خجالت مانند سرخ شدن، لکنت زبان و حتی ارتعاش بدن
چرخهای باطل و تفریحی
چنانچه کودکی در موقعیت خاص اجتماعی، رفتاری حاکی از خجالت نشان دهد، ممکن است بعد از آن خود را سرزنش کند. عیبجویی خود باعث میشود که کودک به شکلی افراطی و خودآگاه کاملاً مراقب هر حرکتش باشد و دائم در حال قضاوت کردن در مورد خود باشد. این چرخه باعث میشود که در آینده رفتار خجالتی بودن را همچنان حفظ کند و با همین روحیه و چه بسا به شکل بدتر بزرگ شود. با گذر زمان و ادامه همین روند، اعتماد به نفس و روحیه کودک تضعیف میشود و حتی ممکن است دچار عواقبی چون لکنت بشود. هر چه میزان اعتماد به نفس و خودباوری کودک بیشتر کاهش پیدا کند، بیشتر در معرض خجالت و شرم قرار میگیرد.
اهمیت رفتار والدین
همیشه در زمینه بهبود یا ماندگاری یک ویژگی اخلاقی و رفتاری در کودکان، نوع نگرش و رفتار والدین اهمیت قابل توجهی دارد. به عبارت سادهتر، والدین در زندگی فرزندشان نقشی بسیار حیاتی و تأثیرگذار دارند. پیشنهاد میکنم:
مراقب باشید کودکان را با برچسب خجالتی صدا نکنید؛ چون برچسب و اتیکت باعث بدتر شدن وضعیت آنها میشود.
اجازه ندهید دیگران به نوعی خجالتی بودن فرزندتان را در مقابل او به رخ بکشند.
هنگامی که کودک خجالت میکشد، او را مورد نقد و نکوهش قرار ندهید و برعکس، حامی او باشید تا رفتارش را اصلاح کند.
کودک را تشویق کنید تا درباره علت خجالت کشیدنش با شما صحبت کند.
درباره زمانی که شما هم خجالتی بودید و این که چطور بر آن غلبه کردید، با کودک حرف بزنید.
با رفتاری معقول به دور از خجالت یا عدم خجالت افراطی الگوی مناسبی برای فرزندتان باشید.
استراتژیهایی برای والدین
اگر میخواهید روحیه فرزندتان را تقویت کنید تا از میزان خجالتی بودنش بکاهید، میتوانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:
1. مهارتهای اجتماعی پایه را به کودک بیاموزید
کودکان باید روشهای ارتباطی را اعم از تماس چشمی، دست دادن، لبخند زدن و شیوه گفتوگوی درست به همراه واکنشهای مؤدبانه نسبت به سؤال و جواب هنگام مکالمه با دیگران یاد بگیرند. شما میتوانید این مسأله را طی یک بازی به آنها یاد بدهید. مثلاً شیوههای دوست شدن با بچهها، رفتن داخل جمعی که قرار است در آن بازی کنند، پاسخ دادن به سؤالهای عمومی در محیطهایی مانند مدرسه و... را با آنها تمرین کنید تا برایشان موقعیتهایی کاملاً ناآشنا نباشد.
2. روشهای مؤثر غلبه بر خجالت را امتحان کنید
شما باید واقعیت را به بچهها یاد بدهید و بخشی از واقعیت این است که همه ما در مواجهه با فرد یا موقعیت جدید کمی احساس خجالت میکنیم و قاعدتاً رفتارمان در یک محیط آشنا و در مواجهه با افرادی که میشناسیم، راحتتر است. بنابراین باید به او متذکر شوید که بخشی از این خجالت کشیدن طبیعی است و نباید نگران باشد. به کودک بیاموزید که مثلاً در هنگام ملاقات با کودکان دیگر از آنها سؤال بپرسد و پاسخ آنها را بشنود. این کار کمک میکند تا اگر خودش هم مورد پرسش قرار بگیرد، به راحتی پاسخگو باشد. یا به او بگویید در محیطی که بیشتر افراد ناآشنا هستند، با اشخاصی که میشناسد همراه شود.
3. مانع همجوشی کودک نشوید
گاهی این خود شما والدین گرامی هستید که باعث خجالتی شدن کودک میشوید. ایزوله کردن و دور نگه داشتن او از محیطهای اجتماعی و گروه بچههای همسن و سالش باعث میشود تا مهارتهای اجتماعی کودک رشد نکند و نتواند با دیگران همجوشی و سازگاری داشته باشد. در نتیجه، از ورود به محیط ناآشنا و شلوغ هراس دارد و خجالت میکشد. بگذارید بچهها حلقه دوستان خود را داشته باشند و تنها بر نحوه دوستیشان نظارت کنید. اجازه دهید بعضی اوقات که با شما هستند، کارهایی مانند حساب کردن کرایه تاکسی یا خریدهای کوچک را انجام دهند تا مهارتهای ارتباطیشان را افزایش دهند.
علل خجالت در کودکان
در زمینه بروز خجالت و رفتارهای ناشی از آن، چند دلیل رایج و زمینهای مطرحتر هستند:
1. ژنتیک: بخشی از مسأله خجالت ریشه در سابقه خانوادگی دارد و جزو خصایصی است که میتوانیم آن را به ارث ببریم.
2. شخصیت: هر فردی یکسری خصوصیات دارد که از کودکی در او شکل میگیرند و بعضی ویژگیهای شخصیتی منجر به رفتارهای دیگر میشوند. برای مثال، کودکانی که از نظر احساسی و عاطفی حساس هستند یا آنهایی که ترسو هستند، بیشتر در معرض خجالتی بودن قرار دارند.
3. آموزش: کودکان یکسری رفتارهای پایه را از مؤثرترین الگوهای خود، یعنی والدینشان به شکل طوطیوار تقلید میکنند؛ بنابراین والدین خجالتی، بچههایی خجالتی بار میآورند.
4. روابط خانوادگی: اساساً کودکانی که در خانواده احساس امنیت نمیکنند یا احساس میکنند که مراقبت لازم از آنها به عمل نمیآید، ممکن است دچار اضطراب و به دنبال آن خجالت بشوند. همچنین خانوادههایی که بیش از حد مراقب کودک هستند و به نوعی او را لوس میکنند نیز زمینه حساس و ترسو شدن را در او ایجاد میکنند که این مسأله بهخصوص در موقعیتهای جدید خود را نشان میدهد.
5. فقدان ارتباط اجتماعی: کودکانی که منزوی هستند و دور از سایرین، آن هم در چند سال اول زندگیشان قرار میگیرند، مهارتهای اجتماعی و ارتباطی لازم و کافی را به دست نمیآورند. آنها به قول عموم، روابط عمومی خوبی ندارند و در رابطه با افراد ناشناس دچار شرم میشوند.
6. خشم و تنبیه: آن دسته از کودکانی که در زندگیشان در معرض خشونتهای تنبیهی یا نقدهای تند و تیز از سوی والدین، خواهر و برادر، دوستان یا اعضای خانواده و فامیل قرار میگیرند هم ممکن است خجالتی بشوند.
7. ترس از شکست: وقتی کودکی نتواند تواناییاش را به خوبی نشان دهد و به علل مختلف شکست بخورد، از او تقدیر نشود و هنگام ناکارایی و شکست عکسالعمل بدی از اطرافیان ببیند، به علت ترس از شکست و عواقب آن از فعالیتهای فردی و جمعی کنار میکشد و خجالتی خواهد شد.
به خاطر بسپارید
با کودک درباره مزایای خجالتی نبودن صحبت کنید و نمونههایی از زندگی خودتان را برایش مثال بزنید.
وقتی کودک در شرایطی بیرونی خوب عمل میکند، او را تحسین کنید.
کودک یکباره تغییر رویه نمیدهد، باید با او مدارا کنید تا پلهپله بر خجالت خود غلبه کند.
کودکی که خجالتی است، احساس اضطراب و ترس میکند؛ بنابراین او را در موقعیت سخت تنها رها نکنید.
اگر کودک دچار خجالت زیاد و حاد است، او را حتماً نزد مشاور ببرید.
به جای تهدید، تمسخر و نکوهش کودک، احساس خجالتی بودنش را درک کنید.